پن'دار

روزْدرّه‌واره های کسی شب‌پر؛

۱۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

جوری!

جوری!

بچه بودم…

به مادرم میگفتم که یک جوری ام!

مادرم خیال میکرد بهانه می‌آورم…

اما راستش را بخواهید…

نمیدانستم چه جوری..

اما یک جوری بودم…

حال هم انگار…

نه!

نه انگار!

چون بچگی هایم نیستم

ولی یک جوری ام…

آخر جورم با جور بچگی ها فرق میکند!

که اگر نمیکرد ، دیگر یک جوری نبودم!

فکرم مغشوش و منقوش و مشطط و اینهاست

کلا هرچه واژه ی سختی که هست…

از اضمحلال گرفته تا نمی‌دانم استیصالی ، بورژوازیی چیزی

حال خواه با غلط املایی 

خواه بدونه

بدون توجه به معانی‌شان!

لفظ هاشان مشبّه بهِ ذهن من هستند!

معانیشان که همان زندمانی خودمان اند!


بگذریم

لفظ به حاشیه کشید!

یک جوری ام…

همانطور که…

راستی نه!

نه همانطور که کودکی…


میدانم

دمادم جوری هستیم

ولی گاهی یک جوری هستیم

که راستش را بخواهی...


بلبلی اکنون این اطراف میخواند!

انگار او هم یک جوری…

اشتباها نوشتم یک حوری!

نه

ای کیبرد!

ربطی به حوری ندارد!

یک جوری…


شاید به دور از تن‌هایی

شاید به دور از تنهایی…


ولی یک جور!


یاعلی







پ.ن: عکس از بیدی‌ست که مجنون است واقعا!

   چون پکر است! نمیداند که باید چه کند!

   یک جوری است!

۳ نظر

فیلمی تازه منتشر شده از گربک هایمان

گربه+ک ←گربه کوچک

قهوک و سیاهک

اوج خلاقیت در نام گذاری توسط آباجی!




https://www.instagram.com/p/BVf2D3-DaVjYFAeg0ZJrlk5fWUqMDDB7MS5pF40/

۰ نظر

دل تنگی!

دلم تنگ است...

تنگ که؟

تنگ چه؟

کجا؟

کی؟


نمیدانم

شاید!


ولی تنگ است..

اصولا میدانید و میدانم که مثل آدمیزاد نمیتوانم بنویسم!

تنگی دل را به سنگی سر...

یا سنگی سر را به تنگی دل...



پیشنهاد میکنم که از این متن بگذرید!

۰ نظر

شب را قدر بدانیم... قدر را شب بمانیم!

امشب...

در های بهشت زده شد

و رمز "فزت و رب الکعبه" نواخته شد...


میتوانیم پشت اماممان وارد شویم؟



دعا...

رمز ورود است...

و ضجه...

گریه...

ندبه...

صدای زنگش!


امشب ، شب خیز گرفتن برای پرش است...


حرکت اول بال گشودن است

حرکت دوم سر بالا گرفتن است

حرکت سوم دویدن است...


رمز کار جنون است!


مجنون شو!

جنون انساس را می‌پراند!


سوز باد اشک را ز چشم ها می‌سراند...





و من

اندر خم یک کوچه...

التماس میکنم!

دعایم کنید!

۰ نظر
مه‌تاب خورشیدی‌ست که خورشید نیست!

مه‌تاب خورشیدی‌ست که خورشید نیست!

من تو را مه‌تاب میبینم نه خورشید!

که خورشید آن است که نتوان دیدش!

و تو

همه از اویی و او همه تویی!


نور فی المثال کالوجود است…

و اگر خیره به خورشید شوی

اگر بتوانی بشوی…

خورشید را نمیبینی!

بل حجمی از نور را نگاه میکنی…


و دنیا پر است از این حجمْ دیدن ها…

به خدا مینگری…

محمد(صلواة الله علیه) را میبینی!

به محمد(صلواة الله علیه) مینگری…

علی را میبینی!

به علی مینگری…

مالک را میبینی!

عمار را میبینی!

مقداد را میبینی!


و دنیا پر است از این حجمْ دیدن ها…

حجمْ دیدن ها…

دیدن ها…


راستی!

تو چیزی را میبینی؟

اگر به خورشید خیره شوی

اگر بتوانی…

دیگر میتوانی چیزی را ببینی؟

من که نمیتوانم!

تو هم!

توهّم…


و دنیا پر است از این ندیدن ها…

ندیدن ها؟

نه‌دیدن ها…



پ.ن:

این ها را به‌اش میگویند فلسفه!

این عشق‌بازی ها را…


۱ نظر
باید بدود... باید!

باید بدود... باید!

بله...

نامش را...؟ نمیدانم!

لقبش را چرا! میدانم

خیلی چیز ها به او میگویند

#ساندیس_خور #امنیتی #گونی #متحجر #امل #وغیره!


اما

امروز باید میدوید

تا آنان که به او ناسزا میگویند راحت بخوابند...


شغلش معلوم است

شغلش خوردن است...

فقط میخورد!

زمان جنگ #گلوله!

زمان فتنه #خون_دل!

و زمان امنیت #فحش و #ناسزا!



اما باید بدود..

بدو!



راستی!

چه خبر از مذاکره؟


کانال t.me/diialog را دنبال کنید! خوب است کمک میکند به فکر کردن

مال برادر خوبم http://appelzamini.blog.ir  است...


۶ نظر

خون هایی که فقط خون نیستند!

ای کاش فردا خون هایی که بر در مجلس ، روی زمین ریخته شده را پاک نکنند!


آخر هر چیز که از زمین پاک شود کم کم از خاطر هم میرود

البته برای آنان که ظاهر بینند!


کمی خون روی زمین

میتواند #امید دهد

#انگیزه دهد

#بیم دهد که در آنطرف گریبانتان را میگیرد کسی!


و مهم تر از همه

بگوید که ما حافظ #شخص نیستیم

بلکه حافظ #شخصیت هستیم!

#شخصیت_نظام

۱ نظر

دنیا محل گذر است! عدو شود سبب خیر...

میتوان گفت

چند نفر 

لباس شهادت اندازه‌شان شده بود...

باید پر میکشیدند...


عدو شود سبب خیر...




پ.ن: نگاهمان را به شهدات ، جنگ ، مرگ تغییر دهیم!

         این سخن بررسی حکمت است و باعث رفع تکلیف (برقراری امنیت) نمیشود!

         فرق است بین تکلیف و تقدیر!

۰ نظر
امام پری... نه نه! چرا باید بپرد؟

امام پری... نه نه! چرا باید بپرد؟

امروز گذشت…

امروز ها میگذرد…


امام…

 قبول کنید سخت است!

منی که او را ندیدم دارم در فراقش مینالم!

آن که اورا دید باید چه کند؟


امام باید میپرید

از شواهد و قرائن پیداست..

از دردی که چندسال قبل داشت و چند سالی قطع شد و دوباره ظاهر گشت مشخص است


امام باید میرفت…


همیشه یکی از بزرگترین سختی های یک نظام

انتقال قدرت است

به خصوص اگر آن قدرت ، کلید دار قلب مردم هم باشد…


امام رفت و آقا سید علی جوان آمد…

باید همان حب را بلکه بیشترش را به ایشان داشت…

به نازدانه ی امام…

داریم!

برای همین از رفتن که میگوید کمرم میلرزد!

آماده ی شکستن است انگار!


اما نباید بشکند..

جان سخت تر باید شویم



امام پرید

و باید می پرید

سخت است که فردا ، انگار نه انگار که اتفاقی افتاده 

حرکت کنیم در خیابان ها…

راه برویم

و همان انسان قبلی باشیم!


نه!

نه!

امام نپرید…

هرکس گفته بیخود میگوید

امام اینجاست…

هنوز عطر لبخندش را میشود بویید

امام همین کنار نشسته و میگوید و میخندد…

امام اینجاست!


آری

امام نپرید…

امام پرید؟

باید می…

نه

لطفا کنار عکسش ربان مشکی نگذارید..

امام اینجاست

حسش میکنم…


امام باید؟

پریدن؟

۰ نظر

...این پیام به دلیل اهمیت ثابت است!...

مرگ...

چیست این راز بزرگ؟

پ.ن:  کانال تلگرام اضافه شد؛ بیشتر آنجا می‌زی‌ام...

۵ نظر

امام روح الله...

پرید…

امام هم پرید

پرواز کرد…


در اوج…

روی قله

دو بال عبای خود را باز کرد

و ناگهان!

عبا روی زمین افتاد…


برخی میگویند که رفتن امام مصیبت بود…

اما مگر امام رفت؟

مگر امام ، اینجا…

لابلا ی کتاب ها…

در قفسه ی کتاب نیست؟!


پس چرا از پریدن امام ناراحتیم؟ که با دلی آرام رفت؟

دلش آرام بود و قلبش مطمئن

چون هم یادگار برایمان گذاشته بود و هم فکر..

او مرا در گهواره باور داشت

او به من جرئت پریدن داد…

و یادگارش… وارث به حق اندیشه اش…

سید علی آقا…

خورشید یاران…

و ذوالشهادتینش…

مطهری زمان

عقبه ی فکری انقلابش…

مصباح دوستانش

آقا محمد تقی…


و انقلابی که برایمان گذاشت…

انقلابی که پروسه ایست…

ادامه دارد…


متن نه!

انقلاب را میگویم…

انقلاب ادامه دارد

و تغییر لازمه ی بقاست…


یا امام!





پ.ن: صلواتی برای تعالی روح امام بفرستیم و دو خطی از اندیشه اش برای تعالی روح خود بخوانیم…

۰ نظر
هلمز نابغه! یا سرگرمی؟

هلمز نابغه! یا سرگرمی؟

دیدم!

شرلوک هلمز را میگویم…

با این چند قسمت ،

میشود ۱۳ قسمت…

خوب! شروعش را نمیدانم

یادم نیست!

منتها روالش برای بچه های چند ساله خوب بود…

حتی برای بزرگتر های چند ساله هم!


درست که یک آتئیست بود…

درست که نابهنجار بود…

یک روان پریش منزوی با قدرت تحلیل بالا

درست مثل یک اتاق فکر شلوغ ولی مرتب!

مطمئنا اگر این آقای شرلوک هلمز پا به عالم وجود (ارضی بالا تر از اراضی وجود ذهنی) میگذاشت 

واگر از دنیای پوچ و کوچک خود فراتر میرفت و از دریجه ای باز تر از دریچه ی تنگ و بسته ی عقل مادی ، با عقل و منطق به جهان هستی مینگریست

بی‌شک مسلمان میگشت…

و به جای کلاه گوزن کشی ، با تسبیح به خیابان می‌آمد!


البته بماند که سناریو ی فیلم جوری طراحی شده بود که مرگ به عنوان پایان و وجود خدا ناممکن و مرده ، برگشت ناپذیر تلقی گردد!

و بزرگترین بدی فیلم هم همینجا بود…

هلمز! انسانی بود که مادی مینگریست

مرگ برایش "ته" بود…

ته داشتن ترسناک است!

چون بعدش را نمیدانیم!

و این به دیگران اجازه ی بازی با او را میداد…

سخت بود ولی اگر میشکست…

میشکست!


متن به حاشیه رفت (متاسفانه یا خوشبختانه)


لیک حال میگویم دوباره

روالش برای آنهایی که ذکر کردم جالب و جذاب بود

لکن پایانش به طرز مضحکی خوب ، دلپذیر و لبخند به روی لب آورنده بود!

اشتباه نشود…

نقطه ی ضعف فیلم همینجاست

فیلمی که درمورد یک جامعه ستییز است را جامعه دوست میدارد…

نقض غرض میشود که!


بس است

زیاد حرف زدم..

دیگر نمیرسم که بگویم این قبیل فیلم های ماجراجویی با قهرمانی به نام شرلوک هلمز فرصتی بی‌نظیر را برای سازندگان پدید می‌آورد تا حرف خود را ، پشت چهار تا بازی هوشمندانه که طبعا مورد قبول مردم است* پنهان کرده و در فرصت مناسب به پشت گردنشان شلیک کنند…

و مردم بیهوش شوند!


و از این قبیل حرف ها…



فیلم دیدن خوب نیست!

چون قوه ی تخیل را بر قوه ی عاقله میشوراند…

منتها تفکر خوب است!

یاعلی


راستی * را هم معنی کنم

مردم دوست دارند که برایشان معمایی غیر قابل حل گفته شود...

و بعد حل شود!

۰ نظر

...

همون سه نقطه لازم و کافی و مکفی و همه هست!


حوصله ی شرح قصه...

نیست؟

هست؟


هست؟

که اگر باشد میگویم که...

نیست؟

که اگر بود میگفتم که...!


طبق معمول بگذریم!



پ.ن: احساس میکنم بیشتر گربه ها فهمیده‌ان!

         چون میدونن که طرف انسان اومدن در مسلکشون تقبیح شدست!

          بالاخره آن ها حیوانند و برخی ان‌سان‌ها عن هم اضل! و ظاهر انسان باطن را زیاد نمایش نمیدهد!



۰ نظر