از این وضع خسته شده ام!
چه در این صفحه...
چه در صفحات دیگر
چه بیرون از این دفتر مجازی!
اینجا...
من نوشتم... شما نخواندید...
باید تغییری بدهم!
مثلا...
شما بنویسید... من نمیخوانم...
یا حتا
من نمینویسنم... شما بخوانید!
این جالب تر شد...
یالیلا!
از این وضع خسته شده ام!
چه در این صفحه...
چه در صفحات دیگر
چه بیرون از این دفتر مجازی!
اینجا...
من نوشتم... شما نخواندید...
باید تغییری بدهم!
مثلا...
شما بنویسید... من نمیخوانم...
یا حتا
من نمینویسنم... شما بخوانید!
این جالب تر شد...
یالیلا!
#لند_آف_اپورچونیتیز
مشکل از آنجایی شروع شد
که…
عکس های دسته جمعی
جای خود را
به سلفی داد!
یاد گرفتیم #فقط خود را ببینیم!
پ.ن: دید کلی داشته باشیم...
کل را فدای جزء نکنیم که جزء را هم فدا کرده ایم!
نمینویسم که قشنگ باشد
مینویسم که باشد!
باشد!
گشتی در صفحات مجازی میزدم
مطلبی جالب ذهنم را درگیر کرد!
آنطرفی ها #نجومی_بگیران را مواخذه میکردند
آنطرف تری ها #لاریجانی را..
حرف هر دو طرف یک چیز بود..
سر اینکه انقلاب برای مردم کوخ نشین بود
ولی عده ای کاخ نشین سر سفره انقلاب نشسته اند!
کاری به بحث های سیاسیشان ندارم!
منتها
عزیزی میگفت...
مفهوم هر لفظ را همه یکسان میفهمند...
منتها این #ملاک ها باعث میشود که #مصادیق جا به جا شوند...
حال ملّاک ها یا ملاک ها...
بسته به مردمش دارد!
پ.ن: همیشه میان دعوا ها بقیه هم مشت میخورند!
نشسته ام به تماشای رفتنت...
برو دیگر...
تا به کارهایم برسم
مثلا انتظار بازگشتت!
ما فردا می آییم...
نه برای زدن در دهان آن مردِ مو زردِ تازه از راه رسیده...
که اگر برای این بیاییم او به هدفش میرسد!
او که عروسکی بیش نیست!
ما می آییم...
و می آییم
و می ایستیم...
نه در مقابل عروسک ها...
می ایستیم
در مقابل شیطان...
در مقابل مصداقش...
آمریکا...
صهیونیسم!
و هرچه که مانعی باشد برای ما در رسیدن به آرمانمان...
از عمامه دارهایشان بگیر تا کرواتی هایشان...
پ.ن: بگذار که این جاده خطر داشته باشد...
چرا انقدر ساده ایم؟
چند روز پیش ترامپ گفت هیچ ایرانی حق ورود به آمریکا را ندارد..
و امروز دادگاه آمریکایی گفت ایرانی ها وارد شوند...
این یعنی چه؟
یعنی #آمریکا_بد_نیست
بلکه #ترامپ_بد_است...
یعنی:
مرگ بر ترامپ
به جای
مرگ بر آمریکا...
همه ی این جنجال های اخیر هم کمک کننده ایشان بوده...
#بیدار_شویم
#مرگ_بر_آمریکا
دنیا از زمانی که آفریده شد...
رمز آلود بود!
تاریک...
سرد...
ولی گرمایی باید!
نوری نیز!
وتنها کسانی پی به این ذموز بردند که نور داشتند!
#العلم_نورٌ
به تو میگویند که #من_او چیست؟
و تو چه میدانی که #من_او چیست؟
حکما دنیاییست فرای زندمانی من و تو...
که فاصله اش به قاعده ی #سر توست تا #قلبات...
و این رازیست که من را او میکند...
و او را تو!
#یا_علی_مددی!
#یا_مهتاب؟ نه! #یا_خورشید!
پ.ن: این کتاب برای دارندگان #عقل_معاش توصیه نمیشود!
پ.ن: بگذر و بگو... نمیخواهد بگویی! بگذر فقط!
#یالیلا
گذشتن از #من و رسیدن به #تو
مقدمه ایست برای وصال #او!
و اوست انتهای آرزوها...
آرامش
در او
خلاصه میگردد!
آرامشی توام با جنون...
مرحله ی آخر...
یالیلا!
آتش را #نشاندند
و خود #پریدند!
آتشنشینان!
تولدتان مبارک...
پ.ن: ققنوس ها در آتش نمیمیرند!
در آتش بزرگ میشوند!