پس از چندی دوری

بر آن شدم تا بنویسم...

پس مینویسم


به نام خدا

سلام

خودکارم داشت خشک میشد

برای همین دوباره نوک خودکار را روی کاغذ سر میدهم

خط خطی می کنم کاغذ را...

آری به قول آدم بزرگ ها دارم مینویسم!

اما در اصل همان خط خطیست...


خط های گاه زشت تر از چشم چشم دو ابرو...

نوشتن (شما بخوانید خط خطی)خوب است

چون به من فرصت میدهد که فکر کنم...

و کمی از تشویش ذهنی ام را(البته اگر قائل به وجود ذهن باشیم!) بر روی کاغذ ملصق به اتاق مجازیم میریزم...

و کمی از تشویش ذهنم میکاهم...


چه میخواستم بگویم؟

نمیدانم!

ذهنم به اندازه خالی شد...

یاعلی!




پ.ن: اگر دست و دلم به کار برود مینویسم...

لیک دلم  بند جاییست و دستم هم بند جایی دیگر.